کلاس ایدهآل زبان چگونه است؟
موارد تخصصی بسیاری برای پاسخ به این پرسش وجود دارد. ولی هر زبانآموزی نمیتواند این عوامل را تشخیص دهد. به این خاطر به چند نکتهٔ کاملاْ شهودی در پایین اشاره میکنم.
- معلم خندان و پرانرژی: معلمی که میخندد و بالاپایین میپرد میتوان گفت با تقریب بالایی، معلم بسیار خوبی نیز هست. معلمی که میخندد نشان میدهد که کارش را بلد است، از کلاسش لذت میبرد و به دستیابی به نتیجهٔ مطلوب امیدوار است.
- فضای مثبت: کلاسی که در آن بچهها با هم رابطهٔ خوبی دارند. کسی از صحبت کردن نمیترسد یا مسخره نمیشود، جای خوبی برای آموزش است.
- صدای زبانآموزان: کلاس خوب، کلاسی است که در آن دست کم باندازهٔ صدای معلم، صدای شاگردان نیز شنیده میشود.
- توضیحات حداقلی: معلمی که همه چیز را با تمام جزئیات میخواهد توضیح بدهد، صرفاٌ اطلاعاتش بالاست، معلم خوبی نیست. معلم خوب کمتر میگوید و بیشتر میشنود و شاگردانش را به یافتن جواب ترغیب میکند.
آیا باید کلاس خصوصی گرفت؟
خیر، خیر، خیر. بر خلاف آنچه که زبانآموزان تصور میکنند، کلاسهای خصوصی در طولانی مدت چندان کارا نیستند و هیچ فرمول معجزهآسا و تضمینی نیز وجود ندارد. کلاسهای خصوصی خستهکننده هستند و اصرار زبانآموز برای یادگیری سریعتر باعث صدمه زدن به ساختار آموزشی میشود. افزون بر اینکه از مزیت معاشرت با دانشآموزان دیگر نیز معاف میشوید.
تنها در زمانی کلاس خصوصی توصیه میشود که در یک بازهٔ کوتاه، هدف خاصی را دنبال میکنید. برای مثال آمادگی برای آزمون. اگر هم زمان شما برای رفتن به کلاس عمومی کافی نیست، بهتر است با یک یا چند زبان آموز دیگر کلاس خصوصی بگیرید.
چگونه معلم انتخاب کنیم؟
اگر برای کلاس خصوصی بهدنبال معلم خصوصی میگردید، بهتر است به نکات زیر توجه کنید:
- به حرف دوست و آشنا که فقط تجربهٔ یک معلم را دارند، گوش ندهید. آنها منبع قابل اعتمادی نیستند، چون از معیارهای معلم خوب شاید بی خبر باشند.
- با توجه به این که کلاس خصوصی به هیچ وجه برای زبان آموز مبتدی توصیه نمیشود، ابتدا در یک موسسهٔ شناخته شده، در کلاسهای عمومی شرکت کنید. سپس پس از چند ترم و پرس و جو از زبانآموزان دیگر میتوانید گزینهٔ مناسبی را انتخاب کنید.
- اگر معلمی برای گرفتن کلاس خصوصی اصرار میکند و بر روی قیمت چانه میزند، کلاه خود را بچسبید. به احتمال زیاد گزینهٔ خوبی نیست.
- معلمی که به هر ساز شما میرقصد، بیشتر به فکر نگه داشتن منبع درآمدی خود است نه آموزش شما. این معلم است که باید برای شاگرد چارچوب تعریف کند و او را راهنمایی کند.
- مدرک، رشتهٔ دانشگاهی، یا اقامت در کشور فرانسهزبان الزاما به تنهایی نشانهای برای معلم خوبی بودن نیست. معلم علاوه بر دانش باید توانایی انتقال داشته باشد.
- معلم دلسوز انتخاب کنید نه الزاما کسی که رفتار دوستانهای دارد.
چه متدی را انتخاب کنیم؟
بسیار پیشآمده است که زبانآموزان دربارهٔ بهترین متد یا کتاب سئوال کنند. ولی در اصل کتابها و متدها اگر استاندارد باشند، تفاوت آنچنانی با هم ندارند. شاید بهتر باشد سراغ کتابی برویم که زیاد قدیمی نباشد و بر اساس « چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها » تنظیم شده باشد.
بهتر است یک متد آموزشی را به طور کامل دنبال کنید به جای آنکه بسیاری از قسمتهای آن نادیده گرفتهشود و سعی شود تا با کتابهای دیگر جبران شود. چرا که هر متد یک روند آموزشی مشخصی دارد که توسط پداگوگها یا آموزششناسها طراحی شده است و یک معلم نمیتواند فقط به این دلیل که معلم است، همه چیز را به سلیقهٔ خود پیش ببرد. اگر هم قرار است چیزی در کنار کتاب اصلی استفادهشود، نباید به چارچوب آن لطمهای وارد آورد.
کتابی که به همرای محتوای چندرسانهای (ویدئو، نرمافزار) غنیتری عرضه میشود نیز میتواند انتخاب مناسبی باشد.
برخلاف تصور معمول، یک کتاب مناسب نباید الزما از الفبا شروع شود و همه چیز را نکته به نکته و جزء به جزء توضیح بدهد. در شیوههای نوین آموزشی خیلی از مطالب، نادیده گرفته میشوند یا بصورت نامرتب میآیند که در جهت شبیهسازی هر چه بیشتر زبانآموزی طبیعی است. یک کودک هیچگاه با الفبا یادگیری زبان مادریاش را آغاز نمیکند.
آیا میتوان دو زبان خارجه را به طور همزمان یاد گرفت؟
قبل از هر چیز باید گفت که انسانها با یکدیگر متفاوت هستند و قابلیتهای گوناگونی دارند، پس نمیتوان در این باره حکم قطعی صادر کرد ولی با این حال ذهن انسان معمولاٌ نمیتواند همزمان به دو زبان خارجی اولویت بدهد. یعنی ذهن ما عادت دارد فقط یک زبان خارجه را برگزیند. اگر فقط صحبت از درک مطلب باشد، زبانها زیاد برای یکدیگر مزاحمتی ایجاد نمیکنند. ولی وقتی باید بنویسیم و یا بویژه صحبت کنیم، به ناگاه همه چیز در هم میآمیزد.
اگر مثلاٌ به زبان انگلیسی تحصیل میکنید و به زبان فرانسه کار میکنید، هر دو زبان ضرورت زندگی شما محسوب میشوند و چارهای جز یادگیری همزمان آنها ندارید ولی به طور کلی ابتدا بهتر است یک زبان را تا سطح متوسط بیاموزید، شروع به صحبت کردن بکنید بعد به سراغ زبان جدید بروید.
نکتهٔ مهم در این شکل از آموزش این است که به جای آنکه فکر کنید زبان دوم باید از الگوهای زبان اول پیروی کند، ذهن خود را برای مطالب جدید باز بگذارید و از ترجمه بپرهیزید.
چگونه ترجمه نکنیم؟
حافظهٔ ما برای تسهیل امور همیشه به کمک ما میآید تا بتوانیم کارها را راحتتر انجام دهیم. البته این کمک، همیشه مفید نیست. ترجمه شبیه کردن یک زبان ناشناخته به آنچه از پیش میدانیم است و همانطور که میدانیم ترجمه و بویژه ترجمه کلمه به کلمه هر از گاهی باعث تولید جملات و عبارات نامفهوم میشود.
چارهٔ کار، خود به خودی کردن پروسهٔ صحبت کردن تا حد امکان است. به این صورت که هر چه شما بیشتر بشنوید، بخت تولید جملات درستتر بالاتر خواهد بود. کودکان یک تا دو سال فقط میشوند و بعد شروع به صحبت کردن میدانند! پس سعی کنید در روز یک ساعت یا دو ساعت را به گوش دادن به آن زبان اختصاص دهید. لزومی هم ندارد که تمام حواستان به آن باشد.
چه کتابی برای خودآموزی مناسب است؟
در حالت کلی، کتابها به هیچ وجه برای خودآموزی مناسب نیستند. افزون بر اینکه سعی دارند اصوات و تمامی نکات آموزشی را به نوشتار و احتمال زیاد زبان مادری بیاموزند. اگر امکان کلاس رفتن نیست، باید سراغ منابع آموزشی چندرسانهای برویم. یکی از مهمترین و درستترین این منابع نرمافزار و اپلیکیشن Rosetta Stone است که بدون استفاده از زبان مادری و با استفاده از صوت و تصویر، به تدریج یک زبان را آموزش میدهد.
البته فراموش نکنید که خودآموزی برای هرکس مناسب نیست و کاملاٌ به شخصیت افراد بستگی دارند. کسی که نمیتواند در آموزش خود نظم ایجاد کند و خود به دنبال پاسخ پرسشهای خود برود، خودآموزی برای او مفید نیست.
اگر فکر میکنید پرسشی دارید که پاسخ آن میتواند هم به درد شما بخورد هم زبانآموزان دیگر، با من در میانش بگذارید. سعی میکنم در کوتاهترین زمان ممکن، درستترین پاسخ را در حد توانم برای آن بنویسم. شما همچنین میتوانید چندین پرسش را مطرح کنید، هیچ محدودیتی وجود ندارد. این پرسش و پاسخها ممکن است در آینده به صورت کتاب چاپ شود.